سلام عزیز دل مامان بالاخره اومدی تو دل مامانی فدات شم نمیدونی لحظه ای که تست مثبت شد چه حالی شدم فکر میکردم دارم خواب می بینم ٰشوکه شدم وزدم زیر گریه زودباباتو صدا کردم اونم تعجب کرد گفت چی شده چرا داری گریه میکنی منم با گریه گفتم واااااااااای رضا مثبت شد گفت یعنی چی گفتم یعنی من باردارم اونم خوشحال شد وگفت مبارک باشه ٰبرق خوشحالی رو توچشماش دیدم دیگه گریم بند نمی یومد برا اینکه مطمئن شم دوباره تست کردم وقتی این یکی هم مثبت شد دوباره نشستم وگریه کردم لحظه قشنگی بود خدایا شکرت..همون لحظه از خدا خواستم که هرکی منتظر نی نی هست خدا بهش ی نی نی سالم بده همون شب تب وحشتناکی داشتم ولی از خوشحالی حالم خوب شد شنبه زود رفتم آزمایش دادم که خداروشکر اونم مثبت شد ولی از همون شب دندون درد امونم رو برید الانم با آنتی بیوتیک دردش اروم تر شده ...خوشکل مامان قول بده دیگه اذیت نکنیا تا بتونم حسابی به خودم برسم وغذای مقوی بخورم تا تو هم سالم وخوشکل شی...راستی به دوتا مامان بزرگ و آقا جونت ودایی ها وخاله ها وعموها وعمه ها هم خبر دادم همشون خیلی خوشحال شدن ومنتظرن تا بیای نفس من....
وقتی فهمیدم تو رو باردارم نفسم
-
مامان محیاجمعه 9 خرداد 1393 - 02:10
-
مامان ماهان کوچولوجمعه 9 خرداد 1393 - 05:05
-
مامان ستایشجمعه 9 خرداد 1393 - 05:28
-
مامان مهیار کوچولوجمعه 9 خرداد 1393 - 23:13
-
مامان مهیار کوچولوجمعه 9 خرداد 1393 - 23:21